تاریخ موجسواری شگفتانگیز است. ورزشی که ریشههای آن به عمق تاریخ برمیگردد، تقریباً از بین رفته بود، سپس در قرن بیستم احیا شد و میلیونها نفر علاقهمند پیدا کرد.
ناخدا جیمز کوک شرح داد که چگونه در سال 1777، پلینزیاییها تنهی درختان را به هم میبستند و روی آنها موجسواری میکردند. در هاوایی، موجسواری قرنها پیش هم برای عوام و هم خانوادههای سلطنتی سرگرمی محبوبی بوده است.
دوناون فرانکنریتر - موجسوار و موسیقیدان.
مهارت در سواری بر امواج باعث افزایش اعتبار حاکمان میشد. مسابقات در ایام جشنهای مذهبی برگزار میشد، و امواج خوب با دعاها و احضارهای سنتی از عمق اقیانوس طلب میشدند.
در کتاب «سبکبار» مارک تواین از موجسواری ماهرانه بومیانی که بهصورت خوابیده بر تختههای کوتاه لغزش میکردند، یاد کرده است. زن و مرد، پیر و جوان بدون لباس بر روی تختهها مهارت خاصی از خود نشان میدادند. فناوری ساخت تختههای چوبی یکتکه، هنر واقعی بود: از گونههای خاص درختان، رنگها و روغنهای مخصوص استفاده میشد. این کار با مراسم مذهبی همراه بود. تختههایی که برای اشخاص اشرافی ساخته میشدند سنگین بودند – تا 100 کیلوگرم و طولشان به 6 متر میرسید؛ عوام به تختههای کوچکتر با وزنی تا 10 کیلوگرم قناعت میکردند. سنت نامگذاری امواج نیز از هاواییها آغاز شده است. اما بهخاطر استعمار جزایر در قرن نوزدهم، موجسواری تحریم شد و به حالت فراموشی درآمد.
احیای موجسواری
در سال 1907، نویسنده جک لندن، روزنامهنگار الکساندر هیوم فورد و موجسوار جرج فریث، برادرزاده شاهزاده هاوایی، در هونولولو با یکدیگر دیدار کردند. این سه نفر بهطور جدی به احیای این سرگرمی قدیمی مشغول شدند.
در داستان «ورزش پادشاهان: موجسواری در وایکیکی»، لندن با شوق فرایند لغزش روی امواج دوستان جدیدش را شرح داده است. هیوم فورد یک سازمانده فوقالعاده بود. بازسازی موجسواری از ساحل وایکیکی آغاز شد: باشگاههای موجسواری آموزش، اجاره تخته، و برگزاری مسابقات را مدیریت کردند.
تا سال 1915، تعداد اعضای باشگاه Outrigger Canoe Club در هاوایی به بیش از 1200 نفر رسید.
Outrigger Canoe Club در سال 1918
فریث مهارت موجسواری بهصورت ایستاده، «شاهانه»، را بر روی تختهای که به ارث برده بود، یاد گرفت و به زودی بهترین موجسوار ساحل وایکیکی شد.
او برای نمایش موجسواری در مراسم افتتاح خط راهآهن در جنوب کالیفرنیا دعوت شده بود، و اجرای او باعث شگفتی و تحسین شدید شد. «مردی که میتواند روی آب راه برود»، در ایالات متحده ماند، به عنوان نجاتدهنده مشغول بهکار شد و 78 جان را نجات داد. در کنار این، او در ابعاد تختهها آزمایش کرد و طول تختههای 5 متری را به نصف کاهش داد.
دوک کاهاناموکو: ستاره بزرگ موجسواری اولیه
یکی از اولین مروجهای موجسواری هاوایی که آن را به آمریکا برد، دوک کاهاناموکو بود. او که در سال 1890 در هونولولو به دنیا آمد، به عنوان یک شناگر آمریکایی 5 مدال المپیک کسب کرد و در اوقات فراغت خود در امواج میتاخت و در فیلمها ایفای نقش میکرد.
او از تختههای چوبی 5 متری با وزنی حدود 52 کیلوگرم استفاده میکرد که شبیه تختههای هاوایی باستانی بودند. این تختهها عمدتاً به صورت مستقیم روی موجها لغزش میکردند، به سختی قابلیت هدایت داشتند و از موجهای بالای 2 متر سُر میخوردند. حرکات چرخشی روی این تختهها با دشواری فراوان و با استفاده از پای فرو برده در آب انجام میشد.
کاهاناموکو اجراهای نمایشی تماشایی با تخته موجسواری را ترتیب میداد که در سراسر جهان تماشاگران زیادی را به خود جذب میکرد. یکبار او و زنی با یک تخته موجسواری سواری کردند. بعد از نمایشهای ورزشی او، موجسواری در استرالیا و نیوزلند آغاز به گسترش کرد.
کاهاناموکو و ویولا کایدی در حال موجسواری در لاگونا بیچ، 1925، در فیلم 'Viola-Diving Wonder'
از دهه 1920، موجسواری در سواحل جنوب کالیفرنیا، از سن دیگو تا مالیبو، محبوبیت بیشتری پیدا کرد. یک سبک زندگی جدید شکل گرفت که مرکز آن ساحل بود. آیتمهای فرهنگی هاوایی از جمله پیراهنهای رنگی، گیتارهای کوچک یوکلله و کلبههای نیپوش مد شدند. اغلب موجسواران تنبلهای ساحلی تلقی میشدند.
تام بلیک و Cigar Box او
اولین کسی که در امواج مالیبو سواری کرد، موجسوار کالیفرنیایی تام بلیک بود. او یک انقلاب تکنولوژیکی در ساخت تختهها ایجاد کرد و تختههای کشیدهای به نام «سیگارباکس» (Cigar Box) طراحی کرد.
این تختهها سازههایی توخالی مبتنی بر تیر و تیرک بودند و وزن تجهیزات ورزشی از 70 تا 27 کیلوگرم کاهش یافت. بلیک رکوردها را شکست و در مسابقات Pacific Coast Surfboard که خودش سازماندهی کرده بود، برنده شد؛ اما برای مدت زیادی نتوانست علیه پیشداوریهای موجود نسبت به طراحی تختهاش پیروز شود.
در سال 1930، او اولین ثبت اختراع تاریخ برای تخته توخالی را دریافت کرد. پرهای که او ابداع کرد و زیر تخته وصل میشد، به تخته قابلیت مانور بیشتری داد و در گردشها پایداری بیشتری ایجاد کرد و امکان انجام حرکات نمایشی را فراهم ساخت.
تحول تختهسرفینگ
مروری کوتاه بر “تاریخچه تختهسازی” و تحول تختهسرفینگ، از اواخر قرن نوزدهم.
پایپو (Paipo) تا قبل از سال 1900 به عنوان نقطه آغازین تختهها محسوب میشد. بومیان روی آن، دراز کشیده به شکم یا نشسته روی زانو، موجسواری میکردند. طول پایپو بین 3 تا 6 فوت متغیر بود و در ابتدا از چوب درخت بریده میشد. تخته سرفینگ پایپو به عنوان ابزار کلاسیک موجسواری بومیان هاوایی شناخته میشود.
آلایا و اولو (Alaia و Olo) نمونههای دیگری از تختههایی هستند که در آستانه قرن بیستم تولید شدهاند. تختهها از چوب کمیاب کوآ ساخته میشدند. طول آلایا بین 5 تا 15 فوت و طول اولو بین 10 تا 24 فوت بود. این تختهها اولین تختههایی بودند که بر روی آنها ایستاده موجسواری میشد. وزن این تختهها گاهی به 90 کیلوگرم میرسید و عموماً توسط اشراف هاوایی مورد استفاده قرار میگرفتند.
تخته کلاسیک پرنس کاهاناموکو (Duke Kahanamoku) در دهه 1920 به یک نماد تبدیل شد. این تخته صاف و سنگین با انتهای مربعیشکل از چوب ماهون ساخته شده بود.
در سال 1937، یکی از نوجوانان هاوایی شکل V مانند در بخش زیرین انتهای تخته را ابداع کرد. این تغییر کمک کرد تا ورزشکاران بهتر روی دیواره موجها قرار بگیرند و گردشهای تندتری انجام دهند. پیت پیترسون تختههای فوقسبکی را در هاوایی کشف کرد که وزن آنها بین 14 تا 18 کیلوگرم بود. این تختهها از چوب سبک و شناور بالسا برش داده شده بودند.
وایتی گاریسون در سال 1937 مدلی از تخته را طراحی کرد که سبک و قابلکنترل بود. این تختهها افقهای جدیدی برای موجسواری در امواج بلند و تکامل تکنیکها و حرکات باز کرد. موجسواری از یک سرگرمی ساده به رقابتی بر پایه مهارت و چابکی تبدیل شد و جذابیتی دیدنی پیدا کرد.
تخته توخالی (Hollow Paddle-board) تام بلیک – 1940 با پره انقلابی برای زمان خود بود و به نوعی شکلی انتقالی از چوب سخت به تختههای مدرن سبک از مواد مرکب محسوب میشد. ساختار توخالی وزن را کاهش میداد. این اولین تختهای بود که دارای پره بود، چرا که قبل از پرهها، کنترل تخته فقط با پارو زدن ممکن بود.
تخته باب سیمونز – 1950 اولین تخته با ساختار ترکیبی بود. این تخته از چوب بالسا و فایبرگلاس ساخته شده بود و از تکنولوژی بسیار پیشرفته معماری دریایی بهره میبرد. تخته سبک و قابل مانور سیمونز مسیر را برای تختههای مدرن موجسواری هموار کرد.
تخته بلند هوبی (Hobie Longboard – دهه 60) مسیر توسعه تختههای امروزی را روشن کرد. هوبی و همکارانش اولین کسانی بودند که تولید تختههای موجسواری از چوب بالسا را به صورت انبوه آغاز کردند و نشان دادند که این محصول از پتانسیل توسعه بالایی برخوردار است.
صاعقه (Lightning Bolt – دهه 70) توسط “آقای پیپلین”، جری لوپز، ساخته شد. این تخته در زمان خود یکی از پرتوانترین تختهها بود. انقلاب دیگری در موجسواری ایجاد کرد و به موجسواران اجازه داد تا حرکاتی را انجام دهند و بر موجهایی غلبه کنند که قبلاً حتی رویایش را نمیدیدند. با تخته صاعقه، دوران هنر طراحی تختهها و زیباییشناسی خاصی آغاز شد که همچنان ادامه دارد.
MR Twin Fin (اواخر دهه 70) توسط مارک ریچارد معرفی شد و موجسواری هرگز به گذشته بازنگشت. سبک جدید ورزش پرسرعت و مانورپذیر ممکن شد، با افزودن پرههای اضافی. موجسواری به یکی از رقابتیترین ورزشهای آبی افراطی بدل شد.
موجسواران مشهور
در جستجوی موجهای جالب، جوانانی از هونولولو همچون جان کلی ، والی فرویسِت و فران هیت، در سال 1937 در ساحل غربی جزیره اوآهو، در مکانی به نام ماکاها کمپ زدند. صبح که از خواب برخاستند، با امواج عظیمی مواجه شدند که به صخرهها برخورد میکرد.
این منطقه با امواج 3 متری کار میکرد و گاهی امواج 6 تا 9 متری نیز به این محل میرسیدند. آنها روزانه تا 10 ساعت در اقیانوس بودند و برای غذا кокوس جمع میکردند و ماهی یا خرچنگ میگرفتند. آنها با شور و شوق به هنر تسلط بر موجهای بزرگ روی میآوردند.
جرج داونینگ
جرج داونینگ، اولین پژوهشگر جدی موجها که در سال 1930 در هونولولو به دنیا آمد، از 9 سالگی موجسواری میکرد.
در دوران پس از جنگ، در خلیج ماکاها او به بررسی دینامیک موجها، تعداد موجهای هر دسته، فاصله بین آنها و تأثیر آبوهوا بر طوفانها پرداخت. در هوای آرام، کف دریا را با ماسک و لوله غواصی بررسی میکرد.
در سال 1947، با سفر به کالیفرنیا، داونینگ با مواد جدیدی چون فایبرگلاس، فومپلاستیک و رزین آشنا شد که به لطف پیشرفتهای فناوری شیمیایی در زمان جنگ ظهور کرده بودند.
در سال 1950، او تختهای کاملاً نوآورانه با نام راکت (Rocket) طراحی کرد: تختهای به طول 3 متر با یک پره بزرگ جداشونده برای پایداری بیشتر.
مدل تخته راکت
این
امواج عظیم در اقیانوس
فرصتهای جدیدی برای پیروزی فراهم کرد.
با استفاده از «راکت» در ساحل ماکاها، جرج و دوستانش امواجی به ارتفاع ۶ و سپس ۹ متر را تسخیر کردند. این خبر و عکسهای آنها بر روی امواج ۵ متری، انفجاری برای علاقهمندان به ورزشهای هیجانی در کالیفرنیا بود و موجی از مهاجرت ورزشی به هاوایی را برانگیخت.
دانینگ سه بار در مسابقات Makaha International بین سالهای ۱۹۵۰ تا ۱۹۶۰ برنده شد و به یک مربی برجسته، برگزارکننده مسابقات و مدافع اقیانوس تبدیل شد.
در اوایل دهه ۱۹۵۰، اردوگاه ماکاها دگرگون شد: موجسواران کالیفرنیایی و محلی خانههای چارچوبی و کلبههایی در اینجا ساختند. این مکان اغلب فعال نبود، بنابراین موجسواران به کشف نقاط جدید پرداختند و سواحل شمالی را یافتند. در سال ۱۹۵۷، گرگ نول و دوستانش برای اولین بار در خلیج وایمئا موجسواری کردند. در سالهای بعد، این مکان با امواج ۸ متری به مرکز موجسواری در امواج عظیم تبدیل شد، مشابه ایرلند و موج جدیدی از مهاجرت علاقهمندان به ورزشهای شدید را به سواحل شمالی هدایت کرد.
گرگ نول
گرگ در سال ۱۹۳۷ متولد شد. در دوران مدرسه، هر سال برای موجسواری به هاوایی سفر میکرد و در سال ۱۹۵۴ به آنجا نقل مکان کرد. روی آب، او به شورتهای سیاه و سفید راهراه افقیاش شناخته میشد.
این کالیفرنیایی که امواج عظیم ماکاها، وایمئا و بانزای پایپلاین را تسخیر کرد، به عنوان یکی از رکوردداران برجسته تاریخ موجسواری شناخته میشود. او به قصد بهبود کیفیت تختهها، در سال ۱۹۵۰ تولید تختههای موجسواری خود را آغاز کرد.
این ورزشکار بزرگ در کالیفرنیا زندگی میکند و سالانه ۱۲ تخته کمیاب دستی تولید میکند. درباره این ورزشکار افسانهای و دیگر تسخیرکنندگان امواج بلند، در سال ۲۰۰۴ یکی از بهترین فیلمهای مربوط به موجسواری به نام Riding Giants («سوار بر غولها») ساخته شد.
دهههای ۵۰-۶۰: “دهه طلایی” موجسواری
تولید تجاری و دسترسی بیشتر به تختههای موجسواری، جمعیت علاقهمندان به این ورزش را گسترش داد و موجسواری دیگر یک فعالیت عجیب و غریب محسوب نمیشد. عکسهای حرفهای و تصاویری از موجسواری که از آب گرفته میشد، به رواج آن کمک کرد.
دهههای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ به عنوان «دوران طلایی» این ورزش افراطی شناخته میشوند. این امر با انتشار کتاب «گیدجت» اثر فردریک کوچنر و فیلمی به همین نام گره خورده است. این آثار دنیای موجسواری را به عنوان دنیایی رمانتیک به تصویر کشیدند که در آن جوانان زیبا موجسواری، رقص و عاشقی میکنند. این کتاب و فیلم در اواخر دهه ۱۹۵۰ عرضه شدند و محبوبیت فوقالعاده آنها باعث افزایش بیست برابری تعداد موجسواران در کالیفرنیا شد.
تا سال ۱۹۶۲، تعداد موجسواران حرفهای به ۱۰۰ هزار نفر رسید. انبوهی از علاقهمندان به موجسواری، سواحل آمریکای جنوبی، اروپا، آفریقا، استرالیا و هر جایی که امواج مناسب بودند، را اشغال کردند. پس از آن، سلسلهای از فیلمهای مستند ساخته شد که قهرمانانشان به بتهای ورزشی تبدیل شدند.
سبک موسیقی موجسواری–راک نیز ظهور کرد. یک سبک مد روز برای موجسواران شکل گرفت: موهایی که زیر آفتاب روشن شده بود؛ زبان محاوره خاص؛ جینهای سفید و گشاد لویس، پیراهنهای چهارخانه پندلتون روی تیشرت، و صندلهای مکزیکی هواراچی. موجسواری به نماد زندگی آزاد تبدیل شد.
براندون بویید از 'Incubus' با تختهاش
صنعت موجسواری و سبک جدید
صنعت موجسواری به سرعت رشد کرد. فروشگاههای تخصصی افتتاح شدند، و مجلههای Surfing و The Surfer به چاپ رسیدند. تا دهه ۱۹۷۰ برندهایی مانند Billabong، O’Neill و Quiksilver به شدت معروف شدند. جک اونیل لباس غواصی را ابداع کرد و دسترسی به آبهای سرد را برای ورزشکاران ممکن ساخت.
در اواخر دهه ۱۹۶۰، با آزمایش مواد و فناوریها، تختههای موجسواری به طول ۱.۸ متر برای افزایش سرعت و مانور کوتاه شدند. تختههای سبک و کوتاه، که به «شورتبورد» معروف شدند، سبک موجسواری پویاتری را به ارمغان آوردند.
در سال ۱۹۷۱، رشتهای به نام «لیش» (بند تخته) اختراع شد که اجازه میداد تخته گم نشود.
ویندسرفینگ و حرکات آکروباتیک با چرخشها و ترفندهای ویژه به وجود آمد. موجسوار هاوایی، رابیت ککای، «هاتداگ سورفینگ» را اختراع کرد، تختهای برای امواج کوچک. موجسواران به کاوش امواج تازه ادامه دادند. در دهه ۱۹۷۰، جری لوپز بر امواج بونزای پایپلاین تسلط یافت.
در امواج Sunset Beach، جف هاکمن و بری کاناییوپونی رهبری میکردند. در اواسط دهه ۱۹۸۰، چهرههای جدیدی مثل جف کلارک، کن بردشاو و مارک فو ظاهر شدند. در دهه ۱۹۹۰، لرد همیلتون و کن بردشاو موجسواری با کشیدن توسط جتاسکی را عملی کردند، که ورزشکاران را به قلههای بلند امواج میرساند.
ارتفاعات رکورد امواج تسخیر شدهاند
تختهها به طول ۱ متر کوتاه شدند و به اتصالاتی برای پا مجهز شدند که به افزایش سرعت و کنترل توربولانس کمک کرد. موجسواری به یک ورزش گروهی تبدیل شد. این پیشرفتها به علاقهمندان اجازه داد تا امواج بالای ۲۰ متر را فتح کنند.
تولد موجسواری حرفهای
مسابقات پراکنده آماتور در سال ۱۹۷۶ در قالب یک تور جهانی تحت عنوان IPS – International Professional Surfers سازماندهی شد و از سال ۱۹۸۳ به ASP تغییر نام داد. مراحل تور در کشورهای مختلف برگزار میشد.
از سال ۱۹۷۷، مسابقات برای زنان نیز برگزار شد. لان بیچلی، قهرمان استرالیایی، هفت عنوان جهانی موجسواری زنان را به خود اختصاص داده که از این تعداد، شش دوره متوالی به مقام قهرمانی رسید. مارک ریچاردز استرالیایی نیز چهار بار قهرمان جهان شد.
تولد موجسواری حرفهای
در دهه 1980، تور شامل حدود 20 مسابقه بینالمللی بود، اما بعداً تعداد آنها به 60 افزایش یافت. جذب حامیان مالی باعث افزایش میزان جوایز قهرمانیها شد.
پرافتخارترین موجسوار مدرن – کلی اسلیتر – در سال 1972 در فلوریدا به دنیا آمد. او از دوران نوجوانی شروع به پیروزی کرد و در سالهای 1990–2000 توانست 11 بار قهرمان جهان شود! اسلیتر در مجموع بیش از 50 پیروزی به دست آورده است. این موجسوار با ابداع حرکات و تکنیکهای جدید، از جمله الهامگیری از اسکیتبردینگ، ورزش موجسواری را جذابتر کرد.
این ورزشکار جذاب با چشمان آبی در 35 فیلم بازی کرده است و به یک شخصیت نمادین تبدیل شده است. تسلط مطلق بر یکی از دشوارترین ورزشها به مدت 20 سال – چیزی بیسابقه در موجسواری است!
امروزه ASP مسابقاتی در دستههای مختلف مانند masters، longboard، juniors – در بهترین نقاط موجسواری که دارای امواج خوب هستند برگزار میکند، شامل مکانهایی مانند پنیچه یا الگاروه، پرتغال . میزان جوایز تا 400 هزار دلار برای پیروزی در یک مرحله و تا 4 میلیون دلار برای قهرمانی در مسابقات میرسد. هر ساله در دنیا کالاهای مرتبط با موجسواری به ارزش 1.5 میلیارد دلار تولید میشوند و حدود 75 مجله تخصصی منتشر میگردند. ارتش موجسواران در سطح جهان به 20 میلیون نفر میرسد.