انسان همیشه به آسمان جذب شده است. در دهه ۷۰ قرن گذشته، علاقهمندی به دلتاپلانیسم در مردم پدید آمد. پرواز با دلتاپلنها، یعنی ابزارهای پروازی سبک و بدون موتور، محبوبیت فراوانی را در بین علاقهمندان به ورزشها و تفریحات هیجانانگیز به دست آورد.
تنها یک دهه بعد، دلتاپلانیستها به شرکتکنندگان بازیهای المپیک تبدیل شدند. اما انسان همیشه به دنبال بیشتر است. دلتاپلن تنها برای شناور شدن در جریانهای هوایی طراحی شده بود. تمایل به گسترش تواناییهای ابزارهای پروازی بدون موتور منجر به ایجاد انواع جدیدی از دلتاپلنها شد که مجهز به موتور بودند.
کتاب مرجع برای سازنده و خلبان
موتور دلتاپلنها: طراحی و نظریه پرواز
دوران طلایی تحقیقات و آزمایشها در زمینه دلتاپلنها در شوروی به دهه ۷۰ بازمیگردد. این تحقیقات به پیشرفت چشمگیر در اوایل دهه ۸۰ ابزارهای پروازی بسیار سبک با موتور منجر شد. کتاب “موتور دلتاپلنها: طراحی و نظریه پرواز” توسط کلیمنکو آ.پ. و نیکیتین ای.و. - که از شرکتکنندگان مستقیم آن رویدادهای تاریخی بودند - نوشته شد.
با وجود گذشت سالها، بخش اعظمی از اطلاعات این کتاب همچنان بهروز باقی مانده است. این کتاب همچنان بهعنوان مرجع اصلی برای سازندگان و خلبانهای موتور دلتاپلنها شناخته میشود.
موتور دلتاپلنها
سازههای پروازی بسیار سبک در دو جهت توسعه یافتهاند:
- کنترل توسط سطوح آیرودینامیکی هدایت، مانند شهپرها، انحرافدهندهها و غیره.
- کنترل تعادلی.
دلتاپلنها به ابزارهای پروازی با کنترل تعادلی تعلق دارند. تلاشهای موفقی برای ساخت بالهایی با سطوح کنترلی هدایت انجام شده، اما این کار سازه را بیش از حد پیچیده و غیرقابلاعتماد میکند.
پیشنهاد میکنیم نگاهی به پنج فیلم برتر درباره هوانوردی بیندازید.
همچنین، چرخهای دلتالایت برای پرواز با پاراگلایدر نیز استفاده میشوند. درباره آن اینجا بخوانید .
نوع جدیدی از سازه پروازی با نام موتور دلتاپلن (MD) ابداع شد. چندین گروه از ابزارهای پروازی بسیار سبک (SLA) وجود دارد.
گروه اول — ابزارهای پروازی بسیار سبکی که با دویدن خلبان پرواز را آغاز میکنند و دارای مزایای زیر هستند:
- وزن کم؛
- امکان نصب موتور کمقدرت؛
- قابلیت استفاده از زمینهای ناهموار برای شروع پرواز.
ابزارهای گروه اول معایبی نیز دارند: آنها برای حمل بار مناسب نیستند. علاوه بر این، هواپیمایان مجبور به انجام فعالیتهای فیزیکی بیشتری نسبت به موتور دلتاپلنهای گروه دوم هستند. محبوبترین نوع چیدمان موتورها روشی است که موتور زیر بال MD قرار میگیرد.
گروه دوم SLA — دارای شاسی هستند که میتواند چرخدار یا قایقی باشد. نوع دوم برای پرواز از روی سطح آب استفاده میشود. گروه دوم MD امکان حمل بار را نیز فراهم میکند. این ابزارها از گروه اول امنتر هستند؛ زیرا خلبان با بندها بهطور محکم مهار شده و توسط ساختار محافظت میشود. همچنین، عملیات برخاست و فرود آنها آسانتر است.
در زمان فرود، اغلب پیش میآید که موتور دلتاپلن با سطح زمین برخورد کند، اگر مسیرش بهصورت بسیار شیبدار باشد. در این شرایط، خلبانی که به سمت جلو متمایل شده است ممکن است با سر یا قفسه سینه به زمین برخورد کند. تنها اقدام محافظتی که خلبان میتواند انجام دهد این است که پرواز را با پاهایش پایان داده و زمین را «بگیرد».
چگونه یک لانگبورد انتخاب کنیم تا هنگام خرید دچار اشتباه نشوید، مقاله ما را بخوانید.
برای اینکه هنگام انجام ورزشهای زمستانی از سرما نجات پیدا کنید، لایههای گرمایشی بهترین انتخاب هستند. مقاله ما درباره لباسهای گرمایشی را بخوانید.
اگر به دنبال مکانهای جدید برای اسکی هستید، مقاله اسکی در شِرِگِش را ببینید.
چیدمان موتورها
چندین نوع چیدمان موتور وجود دارد:
- روی پشت خلبان.
- زیر بال ابزار پروازی. مزیت چیدمان شماره ۲ این است که نصب موتور روی بال سریع انجام میشود. علاوه بر این، پروانه از خلبان فاصله دارد که سطح ایمنی و راحتی را افزایش میدهد. در خارج از کشور، موتور دلتاپلنهایی با چیدمان شماره ۲ بیشترین تقاضا را دارند و بهصورت انبوه تولید میشوند.
- روی دکل. چیدمان شماره ۳ در نخستین مراحل طراحی موتور دلتاپلنها استفاده میشد. عیب چیدمان این است که سازه به بیثباتی و از دستدادن کنترل متمایل است.
- دو موتور: یا روی بالها یا روی تکیهگاهها. دستگاهی با دو موتور نتوانست به موفقیت مورد انتظار دست یابد، زیرا طراحی پیچیدهای داشت و راحتی کمتری نسبت به سایر مدلها ارائه میداد.
- در موتوکشنده. طراحی در حالت تعلیق خلبان مزایای زیادی دارد. موتوکشنده برای حمل بار و مسافر طراحی شده است. این موتوکشنده به بال دستگاه پروازی متصل میشود. به آن مستقیماً شاسی، صندلی خلبان و سایر عناصر متصل هستند. موتودلتاهایی که این نوع طراحی را دارند، از ساختاری ساده و مقرونبهصرفه برخوردارند، عملکرد خوبی دارند و از دیگر مدلها به دلیل داشتن اسکلت تقویتشده برتر هستند. باز و بسته کردن آنها زمان کمی میگیرد، همچنین تعویض بالها ساده است. کار با آن شبیه به هدایت یک مانندور ورزشی است.
- روی بالها و تکیهگاهها. این نوع طراحی کمترین استفاده را دارد. با وجود وزن کم، یک عیب عمده دارد — امکان کنترل دستگاه پرواز زمانی که متمایل میشود یا حرکت زاویهای نسبت به محور عرضی اصلی انجام میدهد (گشتاور) وجود ندارد.
- روی بدنه. این طراحی به طور کلی کارآمد نیست، اما در مراحل اولیه توسعه موتودلتاپلانها مورد استفاده قرار گرفته است. تنها زمانی قابل استفاده هستند که سطوح هدایتکننده بزرگی مورد نیاز باشد.
- دو یا چند موتور روی موتوکشنده. مشابه مورد شماره 5، با این تفاوت که تعداد موتورها متفاوت است. دستگاههایی با موتوکشندههای دو موتوره فقط بهعنوان یک نسخه آزمایشی ساخته میشوند. مزیت آنها نسبت به طراحی شماره 5 و دیگر مدلهای مشابه این است که حتی اگر تنها یکی از موتورها کار کند، میتوان تعادل را حفظ کرد و پرواز را ادامه داد.
در صفحهای که درباره آکروفوبیا است، درباره چگونگی غلبه بر ترس ارتفاع صحبت شده است.
برای کسانی که علاقه دارند پارکور یاد بگیرند، مقاله ما درباره پارکور برای مبتدیان اختصاص دارد که به این ورزش هیجانانگیز پرداخته است.
مدلهای موتوکشنده
وایرشده
موتوکشندهای سبک که به سرعت جمع شده و فضای زیادی اشغال نمیکند. مدل آن به نوعی از موتودلتا به نام “کوسموس” تعلق دارد. معایب آن — بهاندازه دیگر مدلها مقاوم و قابل اطمینان نیست.
پانلی
مزایا: حداقل عناصر ساختاری، در حالی که از نظر وزنی کمی سنگینتر از مدل وایرشده است. کیفیت ساخت و استفاده شبیه به مدل وایرشده است. دوام بالایی دارد و کمتر خراب میشود که در موقعیتهای اضطراری تأثیر مثبتی روی ضربهها و نیروهای وارد شده دارد. این طراحی برای موقعیتهای دشوار استفاده میشود. مدل موتودلتا پانلی — МАИ-2 است که توسط А.Русак ساخته شده است.
شبکهبندی (فرمن)
این طراحی کمتر استفاده میشود، با این حال از مقاومت بالایی برخوردار است. بعلاوه، با شکسته شدن یکی از عناصر ساختاری، کل سیستم همچنان کارآمد باقی میماند. معایب این طراحی شامل تعداد زیاد عناصر اتصالی و عدم امکان تا شدن آن است.
تیر اصلی
پیچیدهترین سیستم موجود است. این مدل یک تیر توخالی با روکش فایبرگلاس است. مقاومت آیرودینامیکی آن کم است. اما، غیرقابل جمع شدن آن، فرآیند حمل و نقل را پیچیده میکند. یک نمونه از این طراحی تیر اصلی، مدل Т-4 است که بر پایه یک دلتاپلان ورزشی به نام “اسلاویچی-اسپورت” ساخته شده است.
دلتالایتها
این دستگاه پرنده دارای بدنه، چرخ، شاسی برای برف یا شناور، موتوری با پروانه جلوبر و بال کنترلشونده (مشابه دلتاپلان اما با مساحت بیشتر) است. وزن برخاست دلتالایت نباید بیش از 495 کیلوگرم از سطح زمین یا 500 کیلوگرم از سطح آب (بر اساس استاندارد فدراسیون بینالمللی هوانوردی) باشد.
عموماً این دستگاهها با شاسی سهچرخ ساخته میشوند، که در زمستان چرخها با اسکی جایگزین میشوند. اگر پرواز بر روی سطح آب برنامهریزی شود، دلتالایت به شناور مجهز میشود. گاهی در این دستگاهها به جای ماژول موتوکشنده، از یک بدنه قایقی استفاده میشود، که این نوع فقط برای پرواز از روی آب مناسب است.
بال دلتالایت دارای یک اسکلت آلومینیومی است، که با کابلهای فولادی تقسیم شده و با روکشی از پارچه داکرون پوشش یافته است. این بال با کمک یک لولا به ماژول (موتوکشنده) متصل میشود.
مرکز اسکی لوگویسک - شناختهشدهترین پیست زمستانی بلاروس است.
آیا میدانید آزیموت چیست؟ اینجا میتوانید درباره نحوه کار با قطبنما برای جهتیابی بیشتر بخوانید.
هر دلتالایت به خلبان امکانهای بیشتری میدهد، زیرا خلبان دیگر محدود به جریانهای هوایی نیست و تنها به حجم مخزن سوخت و موجودی سوخت در آن بستگی دارد. دلتالایتها میتوانند در شرایط آبوهوایی مختلف پرواز کنند. مزیتهای دلتالایت شامل موارد زیر است:
- وزن کم دستگاه در حالت جمع شده؛
- مونتاژ و جدا کردن آسان؛
- کاربری و نگهداری آسان؛
- قابلیت چندمنظوره (استفاده بهعنوان گلیسر یا سورتمه هوایی)؛
- تقریباً خراب نمیشود؛
- حساسیت کم به سرعت و جهت باد.
کیفیت آیرودینامیکی دلتالایتها نسبت به دلتاپلانها پایینتر است. با این وجود، خلبان دلتالایت در صورت خرابی موتور میتواند بهآسانی با بال روی زمین فرود آید.
برای برخاست به یک سطح صاف و مسطح به طول 150 تا 250 متر نیاز است؛ و برای فرود به سطحی به طول 100 تا 150 متر. در هنگام حرکت در سطح زمین، دستگاه نباید برجسته شود. بیشتر پروازهای دلتالایت در ارتفاع 150 تا 500 متری صورت میپذیرند، هرچند که با تمایل خلبان میتوان به ارتفاع 5000 متری نیز رسید.
ساخت موتودلتاپلان به صورت دستی
دلتاپلانیسم در روسیه تاریخچهای قابلتوجه دارد. آموزش پرواز با دلتاپلن حتی در دوران سازمان DOSAAF انجام میشده است. با این حال، نمیتوان گفت که ورزش دلتاپلان در اوج توسعه خود قرار دارد. تولید موتوردلتاپلنهایی با کیفیت در سطح استانداردهای بینالمللی تقریباً وجود ندارد. از سوی دیگر، علاقهمندانی که میخواهند پرواز با موتوردلتاپلن را بیاموزند، اغلب توان مالی خرید دستگاه نو را ندارند (یک موتوردلتاپلن جدید حداقل ۲۵۰ هزار روبل هزینه دارد).
یکی از راهحلهای جزئی برای این مشکل، ایجاد باشگاههای منطقهای دلتاپلانیسم است. در این باشگاهها افراد میتوانند موتوردلتاپلن یا دلتاچرخی را بهصورت شریکی خریداری کنند. هزینههای نگهداری و سرویس دستگاه نیز میان اعضای باشگاه تقسیم میشود. علاوه بر این، هر عضو در مدیریت باشگاه کمکهای لازم را ارائه میدهد (باند پرواز باید در وضعیت مناسبی نگهداری شود، آشیانهها که وسایل در آنها ذخیره میشوند به تعمیر و نگهداری نیاز دارند و غیره). این باشگاهها میتوانند به تازهواردان آموزش پرواز با موتوردلتاپلن را ارائه دهند.
علاوه بر آن، بسیاری از استادکاران موفق به ساخت دلتاپلن موتوردار با دستهای خود میشوند. برای این کار، قطعات مختلف بهصورت جداگانه خریداری میشوند. در زیر فهرستی از قطعاتی که برای ساخت یک موتوردلتاپلن بهصورت دستی باید خریداری شود، ارائه شده است:
- بال دلتاپلن – بال نوی دلتاپلن حدوداً از ۵۰ هزار روبل هزینه دارد.
- ماژول یا “تریلی کوچک” – ماژول آماده بهرهبرداری حدوداً ۷۵ هزار روبل است.
- موتور – معمولاً از موتورهای کوچک اتومبیلهای خارجی استفاده میشود. مثلاً موتور Suzuki G13BB با قیمت ۵۰ تا ۶۰ هزار روبل.
البته، گزینههای مختلفی میتوانند وجود داشته باشند. بهعنوان مثال، شما میتوانید تریلی را بر اساس نقشه طراحی و مونتاژ کنید و تنها نیاز به خرید شاسی و پنل کنترل خواهید داشت.